تنهایم تنها و غمگین


هیییییییی روزگار

سلام به همه.

بالاخره گذر من دوباره به اینجا خورد خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم چون اصلا دوست نداشتم بیام اینجا ولی خوب گفتم یه سر بیام یه سری بزنم.

هیییییییی روزگار 


یک شنبه 11 تير 1391برچسب:,

|
 

داستان عاشقانه خیلی زیبا

 میخام به یکی خودش

   میدونه کیه بگم با همه

  نامهربونیهات بازم میگم

         دوست دارم

       

      از عشق:

 

یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم

تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟

چطور میتونی بگی عاشقمی؟


من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم


ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی


باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

صدات گرم و خواستنیه،

همیشه بهم اهمیت میدی،

دوست داشتنی هستی،

با ملاحظه هستی،

بخاطر لبخندت،

دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت

پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون


عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم


اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

عشق دلیل میخواد؟

نه!معلومه كه نه!!

پس من هنوز هم عاشقتم


پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,

|
 

این مطلبم برا این دوستمون که میگه بی معرفت

وقتی امیدی به زندگی نداشته باشی چرا بخواهی اینجا زندگی کنی دنیای کثیف، که همه به هم خیانت میکنن. خداوکیلی هر کاری باشه که آخرش معلوم باشه سرکاریه تو چکارم میکنی. اون کارو ول نمیکنی بری دنبال یه کار دیگه. حالا این دنیام مثل اون کار سرکاریه. میخوام برم یه دنیا که سر کاری نباشه. تقی به توقی هم نیس واقعا تو احساس منو نداری وگرنه نمیگفتی تقی به توقی.


جمعه 4 فروردين 1391برچسب:,

|
 

صلیقه نسرینم خوشگله

امروز صبح کل خونه خواب یکی داره زنگ درو میزنه اومدم بیرون میبینم یکی از رفیقام پشت در وایساده ازش زیاد خوشم نمیاد منم قشنگ دو سه تا فحش خوشگل بهش دادم. یقه منو گرفته میگه تو گه میخوری به نسرین اس میدی. اول جا خوردم اخه تاحالا نشده بود بیاد یقمو بگیره خب بالاخره هر ننه قمری که نمیتونه بیاد یقمو بگیره و به من زور بگه. بعد کم کم خندم گرفت باورم نمیشد نسرین راضی بشه بیاد با این دیوونه دوست شه خداوکیلی ستمه. بعد که دیدم داره جدی میگه خیلیم جدیه خنده از ذهنم رفت. واقعا نمیدونم نسرین به چه امید منو ول کرد که با این رفیق بشه. الان تو دلتون میگید اینو داره از خودش تعریف میکنه. ولی خداوکیلی فرق بین من و اون زمین تا آسمونه. یعنی یه دیوونه به تمام معنامنو ول میکنه به اون رفیق میشه بخدا دارم میگم. قد 160 به زور میرسه. کوتول که هست قیافش بد نیست ولی خوشگلم نیس. سیاه هم هست. بخدا هرجور حساب کنیم من ازون سرترم الا یه چیز اون زیاد قرطی بازی بلده من ازین کارا خوشم نمیاد. موهاش فشنه و ازین شلوار پاره پوره هام میپوشه من خوشم نمیاد.

خیلی برام جالب بود کلی دلم شاد شد حالا میتونم راحت تر فراموشش کنم چون واقعا لیاقتش همین کوتول زشته. واقعا نمیدونم چرا همچین کاری کرده.

اگه کسی میتونه بگه چرا منو به خاطر اون ول کرد ممنون میشم. بخدا من قیافم، قدم، هوشم همه چیم بهتره از اون. فقط اون قرطی بازی زیاد بلده.


جمعه 4 فروردين 1391برچسب:,

|
 

هه دنیارو ببین

امروز یه اتفاقی افتاد که من مجبور شدم به نسرین یه اس بدم. حالا اینجاروباش موقع خداحافظی نوشته دوست دارم.

حالم ازش بهم میخوره حتی حالام که همه چی تموم شده هنوزم داره به من دروغ میگه. خدایا.

بهش میگم اگه دوستم داشتی به من خیانت نمیکردی. اصلا خیانت به کنارمن با خیانتت کنار میومدم چه عیبی داشت خوب 2تا دوست پسر مگه چی میشه من اینقدر دوسش داشتم با این کارشم میساختم ولی اون بودی که بهونه اورد و با من قهر کرد حالا که احتمالا با اون دوستش به هم زده اومده پیش من میگه تو با من قهر کردی. دیگه حالم داره ازش به هم میخوره خدایا آدمارو چرا اینقدر پررو ساختی.


پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:,

|
 

ای خدا

دوستان خیلی سخته وقتی یکی رو که بهش دل بسته بودید رو از دست بدید.

من اعتراف میکنم نمیتونم تحمل کنم با این که ازش بدم اومده دلم براش تنگ شده. خیلی دوسش دارم هنوزم دوسش دارم. ای خدا از ذهنم حتی 1دقیقه نمیره. ای کاش زمان برمیگشت عقب. خدایا.


پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:,

|
 

داستان زیبا

یه روز یه دختره یه پسره رو توخیابون می بینه

خیلی ازش خوشش میاد ... خلاصه هر کاری می کنه که دل پسره رو بدست بیاره ، پسره اعتنایی نمیکنه

چرا ؟؟؟ چون فکر میکنه همه دخترا مثه همن

ازقصه ها شنیده بوده که دخترا بی وفان

خلاصه می گذره سه چهار روز و پسره هم دل میده به دختره

خلاصه باهم دوس میشن و این دوستی می کشه تا یک سال ، دوسال ، سه سال ، چهار و پنج ... همینطوری باهم

بزرگ میشن

خلاصه بعد از این همه سال که با هم دوست بودن ، پسره به دختره میگه : چقدردوستم داری ؟

دختره با مکث زیاد میگه : فکرنکنم اندازه ای داشته باشه !

پسره میگه : مگه میشه آدم هیچ عشقشو دوس نداشته باشه ؟

دختره میگه : نه ... نه اینکه دوستت ندارم ، اندازه نداره

دختره از پسره می پرسه : توچی ؟ تو چقدر منو دوس داری ؟


پسره هم مکث زیاد میکنه ، میگه ... میگه : خیلی دوستت دارم ... بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی

روزها میگذره ... شب ها می گذره ... پسره یه فکری به نظرش میرسه ... میگه : میخوام این فکر رو عملی کنم

می خواس عشق خودشو امتحان کنه

تا اینکه یه روز میرسه بهش میگه ... بهش میگه : من یه بیماری دارم که فکر نکنم تا چند روز دیگه بیشتر دووم

بیارم ... !

راستی اگه من بمیرم توچکار میکنی ؟

دختره یه ذره اشک تو چشماش جمع میشه و میگه : این چه حرفیه میزنی ؟ دوس ندارم بشنوم

خلاصه حرفو عوض میکنه و میگه : توچی ؟ تو که بمیری ، منم میمیرم ... فکرمی کنی خیلی ساده اس تنهایی بدون

تو بودن ؟

پسره میگه : نه ... بگوحالا

دختره میگه : نمی دونم چکارمی کنم ولی اگه من مردم چی ؟

پسره بهش میگه : امتحانش مجانیه ...! اگه تومردی بهت میگم چکار می کنم

خلاصه اتفاق میفته پسره یه نقشه میکشه که یه قتل الکی رخ بده

تا اینکه به ذهنش می رسه الکی خودشو به کشتن بده تا ببینه اون دختره چکارمیکنه

خلاصه تشییع جنازه ای واسه پسره می گیرن و دفنش میکنن و پسره یه جا قایم میشه میبینه دختره فقط یه شاخه

گل رز قرمز میاره میندازه و میره

تا اینکه میبینه واقعا اهمیتی بهش نداده ... دختره با کس دیگه ای رفته

خیلی غمگین شده بود ... دنیاش خیلی بی رنگ شده بود

تا اینکه بعد از چند روز دختره تصادف میکنه و میمیره

دختره رو دفن میکنن ... هیشکی سرمزارش نیست

پسره با یه شاخه گل یاس سفید یا نه با یه دسته گل یاس سفید میاد سر قبر دختره بهش میگه:

اون لحظه بود که این سوالو ازم پرسیدی : اگه مردی چکار میکنم ؟ این کارو میکنم ... تموم یاس های سفیدو با خون

خودم قرمز میکنم

دخترا همه همین جورین البته دخترا ناراحت نشن ولی یه واقعیته.


پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:,

|
 

سلام. من الان دارم بدترین روزای عمرمو تجربه میکنم. غمناک ترین روزای عمرم. حتی یه نفرم ندارم که باهاش دردودل کنم دیگه فکر کنم دارم میترکم. ای خداااااا. تا حالا تو این 3روز 100 بار از خدا خواستم که منو بکشه ولی منونمیکشه از این دنیا خلاص شیم.

دوستان سعی کنید هیچوقت اشتباه منو تکرار نکنید. بازم میگم به هیچ کس دل نبندید.


چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:,

|
 

ناراحت نشید

یکی از دوستان اعتراض کرده که از وبلاگ من مطلب برداشتی خوب مگه چی میشه خودت که این مطالبو از ذهن خودت در نیوردی. ولی اگه ناراحت میشی اسم وبلاگتو بزار خوشحال میشم که اسم وبلاگتو زیر مطلب بنویسم.


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

فرصت

 

وقتي يه بار از يه نفر ضربه ميخوري

درست مثل اين مي مونه كه با ماشين

بهت زده و داغونت كرده ولي وقتي ميبخشيش

درست مثل اين ميمونه كه بهش فرصت ميدي كه

دنده عقب بگيره و دوباره از روت رد بشه

تا مطمئن بشه چيزي ازت نمونده


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

دنیای عجیب

چه دنیای عجیبیه به هر کی که میگی دوست دارم یا بهت

می خنده یا برعکس باهات میمونه بعدش میره ، یه دل

شکسته و تنها واسط میمونه .


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

لیاقت نداری

این تو نیستی که مرا از یاد برده ای!


این منم که به یادم اجازه نمیدم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند...


صحبت از فراموشی نیست...



صحبت از لیاقت است ....!


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

قانون عشق همینه

 

 
باید بدجنس باشی...!!

تا عاشقت باشن...!!

باید خیانت كنی...!!

تا دیوونه ات باشن...!!

باید دروغ بگی...!!

تا همیشه تو فكرت باشن...!!

باید هی رنگ عوض كنی...!!

تا دوسِت داشته باشن...!!

اگه ساده ای ...!!

اگه باوفایی...!!

اگه یك رنگی...!!

همیشه تنهایی...!!

دلت را نذر که کنی
و یا حتی پر پر کنی زیر پایش
نمی آید
آمدنش تو را می برد ... !

! این قانون عشق است !


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

 

 

                                                    

 

 

 

از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

 

 

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست 

 

 

 

من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

 

 

 

 

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست

 

غمدیده ترین عابر این خاک منم من

 

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست

 

در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

 

مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

 

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست

 

شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

 

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست

 



سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

بهار

دیگربهار هم سرحالم نمیکند

                          چیزی شبیه گریه زلالم نمیکند

                                               آه ای خدامرابه کبوترشدن چه کار

وقتی که سنگ هم رحم به بالم نمیکند.


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

از روزی که رفته ای

      دیگرنیازی به کارت شارژ نیست

                          کارت شارژها را سیگار میخرم و با خیابان حرف میزنم

همینطورپیش برویم باید گوشی راهم بفروشم و بجایش کفش بخرم.


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

یه سال بیخود دیگه

سلام به همتون یه سال بیخود دیگه تا 1 ساعت دیگه شروع میشه.

سال 90 بدترین غم انگیز ترین سال عمرم بود. ای خدااااااااااااااااااااااااااااااا.

ملت همه خوشحالن ولی که چی سال شروع میشه چیش خوبه. 1سال دیگه بدبختی جدید. ای وای. از این زندگی.

ولی من هم این عیده بیخودرو به همه تون تبریک میگم.

تف تو زندگی.


سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:,

|
 

دیروز یکی یه حرفی زد

دیروز یکی یه حرفی زد امروز فهمیدم درسته حالا اینجا میگم که شماهم یوقتی این اشتباهو نکنید.

هیچ وقت به هیچ شخصی دل نبندید چه دخترید چه پسرید چون فقط بد بختی میاره. عمرتونو تلف میکنه آخرشم یه نامردی میکنه و تمام. اون وقت یه ضربه میخوری اساسی. حالا ازما گفتن بود این دورو زمونه ارزش دل بستنو نداره آدمای این دورو زمونم ارزش یه دل پاک رو ندارن.

خداوکیلی تف تو این زندگی دیگه حوصله هیچ کسیرو ندارم اعصابم خورده اساسی. اینقدر اعصابم خورده نمیتونم ته جمله هامو بهم ربط بدم هرچی بذهنم میادو مینویسم تا بعدا بیامو یکم باهاشون وربرم. ولی نصیحت منو یادتون نره آدمای این دنیا ارزش دل بستنو ندارن به هیچ کدومشون دل نبند که بدبختت میکنن حتی همونی که فکر میکنی خدا فیته فیته خودت آفریدتش.

تف تو این زندگی.

یه ساله بیخود دیگم تموم شد. همه شادن که چی براچی شادن خودشونم نمیدونن از خودت بپرس براچی شادی اولین چیزی که به ذهنت میرسه اینه که چون سال جدید میاد خیلی خوبه بهار میشه. که چی یه سال با بدبختی های خودش دوباره میاد دوباره میاد که حالتو بگیره. پس خوشحالی براچیه. تف تو این زندگی.

چی بگم من تا دیروز خیلی شاد بودم با همه بدبختی هایی که داشتم یه نفرو داشتم که بخاطرش شاد بودم الان دیگه اونم ندارم. نمیدونم تاحالا چند بار به خودکشی فکر کردم ولی نمیخوام به خاطر یه دنیای پست اون دنیامو خراب کنم.

راستی میخواستم مطالب قبلیمو پاک کنم ولی نمیکنم که بفهمید چقدر دوسش داشتم ولی حالا چی شد


دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,

|
 

محکومیت عشق

 

http://www.boose-eshgh.blogfa.com

*عشق*

                                           

جلسه محاکمه عشق بود  
                                                                 

و قاضی عقل
                                         

  و عشق محکوم به تبعيد به دورترين نقطه مغز شده بود
                                       

   يعنی فراموشی
                                        

  قلب تقاضای عفو عشق را داشت
                                    

      ولی همه اعضا با او مخالف بودند
                                   

        قلب شروع کرد به طرفداری از عشق                                        

 

*آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی ديدن او را داشتی*
    

  *ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنيدن صدایش بودی*
                          

*يا تو ای لب مگر تو نبودی که در آتش بوسه زدن به او مي سوختی*
                       

*دستها،پاها و ... با شما هستم حالا چی شده اين چنين با او مخالفيد
                            

همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردن  

 

تنها عقل و قلب در جلسه ماند                                               

 

عقل گفت: ديدی قلب همه از عشق بی زارند
                             

ولی من متحيرم با وجودی که عشق بيشتر از همه تو را آزرده
                             

چرا هنوز از او حمايت می کنی
                             

قلب ناليد : که من بدون وجود عشق ديگر قلب نخواهم بود
                            

و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانيه کارثانيه قبل را تکرار می کنم
                          

و فقط با عشق می توانم يک قلب واقعی با شم
                          

پس من هميشه از او حمايت خواهم کرد حتی اگر نابود شوم...


جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,

|
 

دیروز غمگین بودم. امروز خوشحال چون دیروز با نسرین دعوا کردم سر دختر خالم.

نسرین میگه من دختر خالمو دوس دارم میگه من دختر خالمو بیشتر از خودش دوس دارم. ولی اینطوری نیس من نسرینمو خیلی دوس دارم.

کلی جروبحث کردیم. تازه دیشب زدم تو گوشه دخترخالم. دلم براش میسوزه بنده خدا اصلا نمیدونه چرا من بهش زدم.

شما بگید من چه گناهی کردم که خالم میاد به من میگه بعد از اینکه آرایش کرد بیارش عروسی.

عروسی کوفتم شد.

ولی امروز با نسرین حرف زدم حرفاشم مینویسم چون یادگاری بمونه. اخه خیلی باحال بود.

خوب حرفام تموم شد بقیش خصوصیه فقط برانسرینمه.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
ادامشو فقط برا نسرینم میزارم


ادامه مطلب

پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,

|
 



وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

حاضری دنیارو بدی، فقط یه بار نیگاش کنی

به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی

وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه

قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی

حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم

حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو

حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی

حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات

وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری

حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره

حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر

حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی

حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

رو دست مجنون بزنی ، با غصه ها همخونه شی

حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس تکون بدن

حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن

حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت

وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری

حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه

حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی

حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ

حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی

پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی

حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن

وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی

نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی


سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 

به عشق من نسبت به خودت شک نکن

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق
تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟
سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت
بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت
تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس
تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس
عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم
یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم
همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم
قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم 
 

 


سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 

فقط برای نسرینم

دلـــــــــــــم را که مرور میکنم


تمام آن از آن تــــــــــــــــوست


فقط نقطه ای از آن خـــــــودم



روی آن نقطه هم
میخ میــــــــکوبم

 


و قاب عکس تو را مـــــــی اویزم

 


 

 



سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید. این وبلاگ رو فقط به عشقه نسرینم ساختم که بخونه و بدونه دوسش دارم. خوب امروز دیگه نسرین تموم شد. نسرین پر. مطالب قبلیرم پاک نمیکنم که بدونید چقدر دوسش داشتم ولی حالا دروغه بگم ازش بدم میاد چون هنوز دوسش دارم ولی...

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

تنهاترین تنها

 

تير 1391
فروردين 1391
اسفند 1390

 

هیییییییی روزگار
داستان عاشقانه خیلی زیبا
این مطلبم برا این دوستمون که میگه بی معرفت
صلیقه نسرینم خوشگله
هه دنیارو ببین
ای خدا
داستان زیبا
ناراحت نشید
فرصت
دنیای عجیب
لیاقت نداری
قانون عشق همینه
بهار
یه سال بیخود دیگه
دیروز یکی یه حرفی زد
محکومیت عشق

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ashegane و آدرس nasrinjoon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





emo kiss
بروز ترین وبلاگ دانلود فیلم
emo1
anty girl
emo
دل نوشته های یک پسر تنها..
2
پرشین7(باشارژرایگان)
خنده بازار
دلتنگی های یه دختر 15 ساله
سکوت من
pesare tanha
هیس!خوشبختی بیدار میشود
ردیاب خودرو

 

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->